از منظر
آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت«سلام الله
علیهم»، بسیاری از عبادات و از جمله اعتکاف، بدل و
جایگزین دارد. بعضی از مردم به سبب گرفتاری و مشغلۀ فراوان، توفیق شرکت در اعتکاف
را پیدا نمیکنند؛ مثلاً خانمی که شوهر و فرزندانش نیاز به مراقبت دارند و به
اندازۀ چند روز هم نمیتواند آنان را رها کند و امکان رفتن به اعتکاف را ندارد، یا
مردی که شغل مهمّی دارد، یا تعطیلی کار به امرار معاش خانوادهاش ضربه میزند و
یا نمیتواند افراد تحت تکفّل خویش نظیر
زن و فرزند و پدر و مادر را تنها بگذارد و امکان شرکت در اعتکاف را ندارد.
خداوند متعال برای اینگونه افراد، بدل اعتکاف
را مقرّر فرموده است و چندین برابر ثواب اعتکاف نیز برای بدل اعتکاف وضع نموده است
و این در حالی است که معتکف شدن ثواب بسیار والایی دارد.
اعتکاف
در سیره زندگانی ائمه اطهار«سلام الله
علیهم» بسیار مشاهده میشود، ولی بدل اعتکاف نیز در
تاریخ زندگانی آن ذوات مقدّس، جایگاه ویژهای دارد و در موارد متعددی بر آن تأکید
فرمودهاند.
راوی میگوید
من مشکلی داشتم که به دست امام دوّم یا امام سوّم«سلام الله علیهما» حل میشد.
امام حسین«سلام الله علیه» معتکف بودند، از این جهت به نزد امام حسن مجتبی«سلام الله علیه» رفتم و از ایشان درخواست
کمک کردم. آن حضرت به دنبال من به راه افتادند تا مشکلم را حل کنند. در راه از
کنار مسجدی که امام حسین«سلام الله علیه» در آن معتکف بودند عبور کردیم؛ امام مجتبی«سلام الله علیه» فرمودند: چرا مشکل خود را
به برادرم نگفتی؟ گفتم یابن رسول الله! ایشان معتکف بودند و من نخواستم مزاحم
اعتکاف آن حضرت شوم. در این هنگام امام حسن مجتبی«سلام الله علیه» فرمودند:
«إِنَّهُ لَوْ أَعَانَكَ كَانَ خَيْراً لَهُ مِنِ اعْتِكَافِهِ
شَهْراً» [1]
همانا اگر او تو را يارى ميكرد، از اعتكاف يك ماهش بهتر بود.
بنابر
فرمایش امام دوّم«سلام الله علیه»، ثواب برآوردن حاجت یک مؤمن و شاد کردن دل دیگران، از ثواب یک ماه
اعتکاف بالاتر است.
اگر
مسلمانان این روایت را سرمشق زندگی خود قرار دهند، سعادت دنیا و آخرت را به دست
خواهند آورد. خدمت به خلق خدا و بازکردن گره از زندگی دیگران، بسیار ارزشمند است
بر اساس این روایت و روایات مشابهی که از سایر حضرات معصومین«سلام الله علیهم» صادر
شده است، رسیدگی به دیگران و دستگیری از همنوعان، افضل از یک ماه ماندن در مسجد و
شبانه روز عبادت کردن و روزه گرفتن و نماز خواندن است.[2]
اهل سیر
و سلوک به این گونه روایات بسیار اهمیّت میدهند و سعی میکنند با خدمت به مخلوقات
و به دست آوردن دل دیگران، را ه پرفراز و نشیب حرکت به سوی خدا را برای خود هموار
سازند.
کارمند ادارهاي که به واسطۀ شغل خود نمیتواند
معتکف شود، اگر کمکاری، بدکاری و بیکاری نداشته باشد، اگر گره در کار مراجعه
کنندگان نیندازد و با صداقت تمام، تلاش کند که حاجت آن مراجعه کننده برآورده شود
و درخواست وی را به درستی و در کمترین زمان اجابت نماید، قطعاً ثواب هر روز او
بیش از ثواب یک ماه اعتکاف خواهد بود.
بنابراین
کسانی که موفّق به شرکت در اعتکاف نمیشوند، نباید نگران باشند، بلکه باید خدمت به
خلق خدا را نصب العین اعمال خویش قرار دهند و به هر اندازه که میتوانند در امر
رسیدگی به همنوعان کوشا باشند.
در خصوص
تشرّف به حج استحبابی یا عمرۀ مفرده نیز همین بدل وجود دارد. بدل حج و عمرۀ مستحب،
خدمت به خلق خدا است و ثواب آن خدمت، از حج و عمرۀ مستحب بسیار بالاتر میباشد.
ابان بن
تغلب که یکی از علمای بزرگ اسلام در زمان امام جعفر صادق«سلام الله علیه» و از راویان معتبر احادیث
است، نقل میکند که در خدمت امام ششم حضرت صادق«سلام الله علیه» در خانۀ خدا طواف میکردم.
یک نفر مرا صدا کرد و من جواب او را ندادم، در دور دوّم طواف مجدداً مرا صدا کرد و
پاسخ او را ندادم. امام صادق«سلام الله
علیه» فرمودند مگر تو را صدا نمیزند؟ گفتم آری یابن
رسول الله! گفتند: شیعه است؟ گفتم: آری شیعه است و از من درخواستی دارد. فرمودند:
چرا درخواست او را اجابت نمیکنی؟ عرض کردم یابن رسول الله! درخدمت شما مشغول طواف
هستم. فرمودند: طواف را رها کن و به سوی او برو. [3]
بر اساس
روايات متعدّدي از امام صادق«سلام الله
علیه» و ساير ائمۀ اطهار«سلام الله علیهم»، ثواب
گرهگشائي از مشکلات مسلمانان، بالاتر از طواف و حتّي حج و عمرۀ مقبول است.
«قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ
أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَنَاسِكِهَا» [4]
برآوردن حاجت مؤمن برتر است از هزار حج مقبول با همۀ آدابش.
نکتۀ
ظریف اینگونه روایات، آن است که ثواب خدمت به خلق خدا افضل از ثواب «حج یا عمرۀ
مقبول» برشمرده شده است. حج و عمرۀ مقبول و پذیرفته شده، بسیار نادر است. چنانکه
نماز و روزۀ مقبول و پذیرفته شده بسیار نادر و کمیاب است. تا وقتی حضور قلب و تقوا
نباشد، عبادت کسی مقبول نمیشود؛ از این رو ممکن است از چند میلیون نفر که در هر
سال حج به جا میآورند، افراد بسیار کمی حج مقبول به جا آورند و حجِّ اکثر افراد،
اگر بر طبق دستورات تعیین شده انجام شود، صرفاً از صحّت ظاهری برخوردار است و رفع
تکلیف میکند ولی در محضر پروردگار متعال پذیرفته نمیشود.
امام
صادق«سلام الله علیه» در خصوص گرهگشایی از دیگران و دستگیری از همنوعان میفرمایند ثواب
حج و عمرۀ مقبول دارد، یعنی ثواب حج و عمرهای که پذیرفته میشود و خدای سبحان به
آن آفرین میگوید.
متأسّفانه
بسیاری از عبادات مردم، از روی هوی و هوس است و جنبۀ تفریحی و تشریفاتی دارد. در
حالی که اگر به واقع به وظیفه عمل میشد، یعنی کسانی که به حجِّ استحبابی یا عمرههای
متعدّد میروند، اگر به جای آن، حاجت نیازمندان و مستمندان را رفع میکردند، هم در
راستای جاری شدن اقتصاد اسلامی در جامعه گامی بر میداشتند، و هم از ثوابی چندین
برابر ثواب حج و عمر بهرهمند میشدند.
یکی از
معضلات جامعه در عصر حاضر، مشکل ازدواج جوانان است. جامعۀ اسلامی نباید با مشکل
عزوبت جوانان مواجه باشد. یکی از وظایف همگانی، این است که در جهت ازدواج دخترها و
پسرهایی که به سنِّ ازدواج رسیدهاند، تلاش کنند. این وظیفۀ مهمّي است؛ زیرا اگر
جوانی در اثر میسّر نبودن امکانات ازدواج به گناه بیفتد، گناه آن دامن همۀ اجتماع
را فرا میگیرد. عمل نکردن جامعه به این وظیفۀ همگانی، فساد اخلاقی را بر جامعه
حاکم کرده است و همۀ این معضلات، به خاطر این است که هوی و هوس و چشم و هم چشمی،
جایگزین انجام وظیفه و عمل بر طبق دستورات قرآن و عترت«سلام الله علیهم» شده
است.
ثواب تهیۀ
جهیزیه برای دختری که به خاطر فقر ازدواج نکرده است، یا تهیه مقدّمات ازدواج برای
پسری که مستضعف و فقیر است، بسیار بیشتر از ثواب حج و عمره و اعتکاف و سایر عبادات
مستحب است؛ در حالی که انجام آن عبادات نیز ارزش فوقالعادهای در فرهنگ اسلامی
دارد.
اساساً
وجود فقیر در جامعه، حاکی از عمل نکردن جامعه به قوانین اسلامی است. اگر همۀ مردم
دیونات شرعی نظیر خمس و زکات را به درستی پرداخت کنند و از حیلههای شرعی برای
فرار از خمس و زکات استفاده نکنند، همۀ مشکلات اقتصادی حل میشود و فقیری باقی
نخواهد ماند. اسلام عزیز به پرداخت واجبات مالی نیز بسنده نکرده و با تأکید کم
نظیری، امر به انفاق نموده است؛ یعنی هر مسلمانی وظیفه دارد افزون بر پرداخت خمس و
زکات، از آنچه دارد به دیگران ببخشد و خودخوری، خودخواهی و خود محوری در اسلام
ممنوع است.
«قُلْ لِعِبادِيَ الَّذينَ
آمَنُوا يُقيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً»
[5]
به بندگان من كه ايمان آوردهاند بگو نماز را برپا دارند؛ و از آنچه
به آنها روزى دادهايم، پنهان و آشكار، انفاق كنند.
در زمان
ظهور حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» فقیر در جامعۀ اسلامی یافت نمیشود، زیرا قوانین
اسلام در آن زمان حاکم خواهد شد و مردم تابع دستورات دینی میشوند.
ولی
متأسّفانه اکنون مشاهده میشود که افرادی خمس نمیدهند یا در دستگیری از دیگران
کوتاهی میکنند، ولی به مکّه یا کربلا میروند، یا در اعتکاف شرکت میکنند و باید
بدانند اینگونه عبادات آنان ارزشی ندارد.
قوانین
اسلام، وابسته به یکدیگر هستند و نمیشود هرکس بر اساس سلیقه یا منفعت شخصی، به
گوشهای از دستورات اسلام عمل کند و مابقی را رها نماید؛ این روش مسلمانی مورد نظر
دین مبین اسلام نیست.
در
روايات شريف اهلبيت«سلام الله علیهم»، اعمال ديگري نيز به عنوان بدل اعتکاف بيان شده است؛ از جمله: «زيارت
امام حسين«سلام الله علیه»» [6]، «همنشيني و مصاحبت با عالِم» [7]و «رسيدگي به همسر، خانواده و
فرزندان» [8]که به علّت رعايت اختصار، از شرح و توضيح آن خودداري ميگردد.
پی نوشت
ها:
[1]. الکافي،
ج 2، ص 198
[2]. ر.
ک: الکافي، ج 2، صص 199-192
[3].
الکافي، ج 2، ص 171
[4]. بحارالانوار،
ج 71، ص 285
[5]. ابراهيم / 31
[6]. بحارالأنوار، ج 98، ص 71: «قُلْتُ أَيُّ شَيْءٍ لَنَا فِي
زِيَارَتِهِ؟ قَالَ كَعِدْلِ حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ وَ اعْتِكَافِ شَهْرَيْنِ فِي
الْمَسْجِدِ الْحَرَام»
[7]. عدةالداعي، ص 75: «جُلُوسُ سَاعَةٍ
عِنْدَ الْعُلَمَاءِ أَحَبُّ إِلَي اللَّهِ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ
النَّظَرُ إِلَي الْعَالِمِ أَحَبُّ إِلَي اللَّهِ مِنِ اعْتِكَافِ سَنَةٍ فِي
الْبَيْتِ الْحَرَامِ»
[8]. مجموعة ورام(تنبيه الخواطر)، ج 2، ص 122: «جُلُوسُ
الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِهِ أَحَبُّ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي مِنِ اعْتِكَافٍ فِي
مَسْجِدِي هَذَا»