بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
قال الله سُبحانه و تَعالی: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ»
برگزاری این همایش که به منظور تکریم از مقام علمی شیخ مؤسّس و استاد الاساتید حضرت آیتالله العظمی آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی«قدّسالله نفسهالزّکیّه» و زعامت این عالم عالیمقام بر حوزۀ علمیّۀ اراک، و همزمان با نودمین سال رحلت آن فقیه بلند پایه تشکیل گردیده است، موجب مسرّت و انشاءالله مایۀ خیر و برکت خواهد بود.
ضمن قدردانی از متصدّیان و دستاندرکاران محترم و شما شرکتکنندگان گرامی در این کنگره، سه نکته را به اختصار در این مجال کوتاه عرضه مینمایم:
یکم: شخصیّت مرحوم آیتالله العظمی آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی«رضواناللهتعالیعلیه» حقّاً و انصافاً، شخصیّتی جامع «علم و عمل و عقل» بود و سرّ توفیقات بزرگ این عالم عامل عاقل در طیّ دورۀ زعامت حوزۀ علمیّۀ اراک و سپس حوزۀ علمیّۀ قم و در کوران حوادث گوناگون، همین جامعیّت شخصیّت بینظیر ایشان است: «ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ».
این فقیه برجسته از حیث مقام علمی، علاوه بر درک محضر اعاظم عالیقدر حوزههای علمیّۀ کربلای معلی و سامراء و نجف اشرف نظیر حضرات آیاتالله العظام فاضل اردکانی، میرزای بزرگ شیرازی، سید محمد فشارکی، میرزا محمدتقی شیرازی، آخوند خراسانی و سید محمدکاظم طباطبایی«قدساللهاسرارهم»، خود نیز در سعی و مجاهدت علمی، دارای مرتبهای ممتاز بودند و اگرچه به سبب مسئولیّتهای فراوان و حوادث و سوانح گوناگون، تألیفات پرشماری از قلم شریف آن عالم فرزانه صادر نگشته، ولی کتاب شریف «درر الفوائد» این فقیهِ اصولیِ بزرگ، در میان کتب دانش اصول فقه، همچون درّ گرانبهایی میدرخشد و کتابی است که در عین اختصار، بسیار مفید و کاربردی است و همواره مورد توجّه فقهاء و اصولیانِ پس از ایشان و از جمله استاد عظیمالشّأن ما، سیّدالطائفه، حضرت آیتالله العظمی بروجردی«رضواناللهعلیه» بوده است.
از سوی دیگر شاگردان بزرگ و بینظیری که در مکتب علمی این استاد عالیمقام در حوزههای علمیّۀ کربلا و اراک و قم تربیت یافتهاند و هر یک حقّاً آیتی از آیات الهی بودهاند، به روشنی دلالت بر عظمت مقام علمی آیتالله العظمی حائری دارد.
در جنب این مرتبت علمی و دانشی، مقام قدس و تقوا و زهد و معنویّت آیتالله العظمی حائری یزدی«قدّسسرّه» تا بدانجاست که همۀ شاگردان عظیمالقدر ایشان و نیز سایر اعاظمِ معاصرِ آن آیت تقوا و آن تندیس اخلاص، تحت تأثیر پارسایی و زهد و حسن خلق و بردباری ایشان بودهاند و بر عظمت روحی و معنوی استاد بزرگ و بزرگوارِ خود، شهادت دادهاند.
در کنار این دو مرتبت علمی و عملی، مرتبت عقلی و فکری و درایت آیتالله العظمی حائری یزدی نیز انصافاً حیرتانگیز است.
مقام فطانت و کیاست ایشان مصداق بارز سخن بلند امیر بیان، امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» است که: «اَلْمُؤْمِنُ هُوَ الكَيِّسُ الْفَطِن»؛ و اگر این فرزانگی و حکمتِ عقلانی در منظومۀ شخصیّتی این فرزانۀ روزگار نبود، ایشان قطعاً در زعامت و مسئولیّتهای خطیر خود تا بدین پایه، برخوردار از تأیید و تسدید و توفیق نمیشدند.
آری، بیشک این جامعیّت علمی و عملی و عقلیِ شیخ بزرگوار«قدّسسرّه»، شخصیّتی کاملاً ممتاز و برجسته از ایشان ساخته و پرداخته بود که در تاریخ مشعشع حوزههای علمیّه، مایۀ عزّت و سربلندی و افتخار و اعتزاز اسلام و مسلمین گردیده است.
دوم: حضور پر خیر و برکت آیتالله العظمی حائری یزدی در اراک در طیّ دو نوبت خصوصاً در نوبت دوم، مایۀ عظمت و ارتقاء حوزۀ علمیّۀ اراک گردید و فضلاء و بزرگان آن روزگار از گوشه و کنار، با هدایت و حمایت آن عالم جلیل و مدبّر، جذب این حوزۀ پر رونق شدند و حوزۀ علمیّۀ اراک در آن دوره، اعاظمی همچون حضرات آیاتالله العظام سید محمدتقی خوانساری، سید احمد خوانساری، سید محمدرضا گلپایگانی، شیخ محمدعلی اراکی و بالاخره شخصیّت دورانساز ما یعنی استاد عظیمالشّأن، حضرت امام خمینی«قدساللهاسرارهم» را در دامان خود و در تحت تربیت شیخِ عالیمقام پرورش داد؛ و حتّی ایشان پس از رحلت جناب صاحب عروه، محقّقِ طباطبایی«اعلیاللهمقامه» در نجف اشرف، دعوت برای بازگشت به عتبات و عهدهدار شدن مرجعیّت عامّه را نپذیرفته و در پاسخ این دعوتها و حتّی در پاسخ به نامۀ استاد بزرگ خود آیتالله العظمی میرزا محمدتقی شیرازی«طابثراه»، اقامت در ایران و حوزۀ علمیّۀ اراک را وظیفۀ خود تلقّی فرموده و با آن درکِ والای بینظیر خود، از قرار گرفتن ایران و ایرانیان در آن دوره در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی میکند و با موقعیّتشناسی و مسئولیّتپذیری، وظیفۀ خود را استمرار و حضور در حوزۀ علمیّۀ اراک تشخیص میدهد و بدین ترتیب با عظمت یافتن این حوزه، طولی نکشید که حوزۀ علمیّۀ اراک، مادر حوزۀ علمیّۀ مقدسۀ قم شد. «وَ البَلَدُ الطَّيِّبُ يَخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ».
سوم: و امّا هجرت آیتالله العظمی حائری یزدی«رضواناللهعلیه» به قم، عشّ آلمحمّد«صلواتاللهعلیهماجمعین» و تأسیس حوزۀ علمیّۀ قم؛
این هجرت مقدّس نظیر هجرت تاریخی شیخالطائفهالامامیة، حضرت شیخ طوسی«اعلیاللهمقامه» از بغداد به نجف اشرف بود که مایۀ تأسیس حوزۀ علمیّۀ مقدّسه نجف اشرف گردید.
با اقامت شیخ مؤسّس در قم، اعاظم شاگردان ایشان نیز از حوزۀ علمیّۀ اراک به حوزۀ علمیّۀ قم منتقل گردیده و در کنار شاگردان دیگر آن استاد عالیقدر نظیر آیات عظام سید صدرالدین صدر، میر سید علی یثربی، سید احمد زنجانی، ملاعلی معصومی همدانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید رضا بهاءالدینی، شیح محمدجواد انصاری همدانی، میرزا هاشم آملی و استاد عظیمالشّأن ما، داماد شیخ مؤسّس آیتالله العظمی سید محمد محقّق داماد و سایر اعاظم«قدساللهاسرارهم»، رونقافزای حوزۀ علمیّۀ قم گردیده و هر یک از آنان بعداً از ستارگان درخشان آسمان علم و فقاهت و مرجعیّت و حکمت و معرفت گردیدند و راه نورانی استاد جلیل خود را استمرار بخشیدند.
آیتالله مؤسّس پس از هجرت به قم، مهمترین مسئولیّت خود را در مدیریّت و زعامت این حوزۀ مقدّسه و تثبیت و تحکیم و پیشرفت آن میدانست و از این جهت با درک و تشخیص حکیمانۀ خود، حوزۀ علمیّۀ قم را از کنار بحرانها و حوداث بزرگ آن دوره نظیر حاکمیّت ننگین و استبدادی پهلوی اول، جنگ جهانی و تبعید مراجع عظام نجف به ایران در جریان رویارویی با دولت استعمارگر انگلیس، به سلامت عبور داد و با کیاست و فطانت بینظیر خود و پرهیز از سیاستزدگی، این حوزۀ تازه رونق گرفته را از گزند سوانح دوران حفظ کرده و آن را تحکیم نمود و حوزۀ علمیّۀ قم را تبدیل به یک مکتب فکری و علمی شاخص در عداد مکتب نجف، مکتب سامرا، مکتب اصفهان، مکتب خراسان و نظایر آن گردانید.
شهر مقدّس قم گرچه از دیرباز و حتّی از عهد ائمّۀ معصومین«سلاماللهعلیهم» و در مقاطع گوناگون حوزۀ علمی با اهمیّتی داشته است، امّا در دورۀ شیخ مؤسّس، از اعتبار و شکوفایی و رونق بینظیری برخودار گردید و در ردیف یکی از چند حوزۀ علمیّۀ درجۀ اول جهان تشیّع قرار گرفت.
و البتّه مرحوم آیتالله العظمی حائری«قدّسسرّه» در این دوره، فقط و صرفاً به مسئولیّت زعامت حوزۀ علمیّۀ قم همّت نگماشت، بلکه در کنار آن، ارتقاء فرهنگ و اجتماع شهر قم را نیز وجهۀ همّت خود قرار داده و به موضوع مهمّ رفاه مردم و امور اجتماعی و خیریّه و احتیاجات بلَد و اهل بلد نیز پرداخته و از تأسیس بیمارستان و کارخانه و تأمین برق گرفته تا ساخت مسکن برای بیپناهان و احداث قبرستان عمومی در شهر مقدّس قم، اقدامات ماندگار و باقیات صالحاتی را به یادگار نهادند که هنوز هم در این دیار مقدّس باقی و موجب خیر و برکت بوده است و ریشه در همان درک والای شیخ مؤسّس از واقعیّات اجتماعی و توجّه به نیازهای جامعه و ضرورت برقراری رفاه و آبادانی برای مردم دارد.
درود و سلام و رحمت و رضوان خداوند بر روح مطهّر این عالم عامل فرزانۀ دوران که برکات وجودیاش به لطف خداوند و عنایت اولیاء الهی«سلاماللهعلیهم» خصوصا حضرت سیدالشّهداء«ارواحنافداه» چنان فراگیر بوده است که پایانی ندارد.
از خداوند تعالی علوّ درجات شیخِ بزرگوارِ مؤسّس و استمرار سیره و مسیرۀ تابناک ایشان را مسألت کرده و بار دیگر از همۀ متصدّیان برگزاری این همایش خصوصاً از نمایندۀ محترم ولیفقیه و امام جمعۀ معزّز اراک«دامتبرکاته» که با اهتمام عالیۀ خود این کنگره را سامان و ترتیب دادهاند، صمیمانه تشکّر و قدردانی نموده و عزّت و سعادت همگان را خواستارم.
و السّلام علیه و علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسين المظاهرى
2 / ربیعالثّانی / ١٤٤5
26 / مهرماه / ١٤٠2