عنوان: قاعده اهم و مهم در برخورد با گناهان
سوال :

در فتوای اخلاقی حضرتعالی مشاهده می شود که در بعضی موارد وقتی مصلحت اهمی پیش بیاید و آن مصلحت مقدم بر مفسده برخی از گناهان گردد، انجام آن گناهان جایز و در بعضی از موارد هم واجب می شود.

حال سوال اینجاست که در تاریخ و سیره و زندگانی حضرات معصومین(ع) مشاهده می شودکه اگر در برخی موارد مصلحت اهم را در نظر می گرفتند و ترک اولی یا گناه کوچکی انجام می دادند ممکن بود مسیر اسلام به گونه دیگری رقم زده شود. مثلاً در تاریخ امیرالمومنین علیه السّلام داریم که در شورای شش  نفره تعیین خلافت که توسط خلیفه دوم تشکیل شد، اگر آن حضرت می پذیرفتند که خلافت را به عهده بگیرند و بر سنت پیامبر اکرم(ص) و روش دو خلیفه قبلی عمل نمایند و بعد از خلافت، به این وعده عمل نمی کردند فقط یک خلف وعده انجام داده بودند ولی در عوض حکومت مسلمین را به عهده می گرفتند و مسیر اسلام را تغییر می دادند و آن مفاسد زمان خلیفه سوم رخ نمی داد. پس چه مصلحت اهمی مهمتر از این است که امیرالمومنین علیه السّلام حاکم شوند؟

و از این موارد شاید بتوان نمونه های دیگری نیز یافت که حضرات معصومین(ع) عین حق و حقیقت عمل کرده اند و به هیچ قیمتی حاضر نشده اند کوچکترین مکروهی انجام دهند چه برسد به اینکه گناه کنند.

حال در صورت صلاح دید در این باره توضیح فرمایید که وظیفه مسلمین در برخورد با مواردی که مصلحت اهم پیش می آید چیست؟

 


پاسخ:

بسمه تعالی

آنچه مسلم است اهل بیت علیهم السلام خلاف مصلحت عمل نمی کردند و ما اگر العیاذ بالله قائل به عصمت آن ها هم نبودیم باز می گفتیم آن ها خلاف مصلحت عمل نمی کردند زیرا خلاف مصلحت را کسی عمل می کند که سفیه باشد و اما در مواردی که بسیار هم هست به نظر ما خلاف مصلحت است، باید گفته شود سرّی در کار بوده که آن سر برای ما فاش نشده است و به عبارت دیگر از متشابهات آن ها است و همانطور که قرآن متشابه دارد و باید دنبال آن نرفت، آن ها هم متشابه دارند و باید دنبال آن نرفت.