سوال :
حدود سي وپنج سال پيش شوهري اختيار كردم كه در آن زمان خودم سيزده سال بيشتر نداشتم، همسرم در آن موقع در تهران به عنوان معمار (بنّا) مشغول به كار بود ولي از لحاظ مادي هنوز وضع خوبي نداشت، با پيشنهاد پدرم كه در يكي از روستاها مشغول كار خريد و فروش گندم، سيب زمينی ، بادام و .... بود و بيسواد هم بود، همسرم تهران را رها كرد و آمد به پدرم در كارش به عنوان منشي و راننده و اوّلين داماد مشغول به كار شد تا اينكه در زمان طاغوت به لحاظ تقسيم اراضي مزرعهاي كه داشت از ترس تقسيم اراضي دو دانگ آن را به تنها پسرش و همچنين به هر كدام از دامادهايش يك دانگ به ثبت رساند، شوهرم در ادامه زندگي در سال 63 به منظور حجّ تمتّع با پول بيست و هفت هزار تومان خودش ثبت نام نمود و بعد از فوت پدرم در سال 70 مزرعه مذكور را جهت عام المنفعه به چهار نفر فروختند و از سهم يك دانگ ثبتي خودش مبلغي را براي خريد منزلي در اصفهان صرف نمود كه منزل در حال حاضر موجود و مورد استفاده بچّه هايش ميباشد و مابقي را در حساب بانكي گذاشته و براي گذران امورات زندگي تدريجاً برداشت ميكرده تا اين اواخر زندگي اش، يعنی در 15 خرداد 77 فوت نموده و متأسّفانه از رفتن به سفر واجب حجّ محروم مانده در حال حاضر من با پنج فرزند مانده در خانه او كه دو پسر و يك دختر صغير هستند زندگي ميكنم (البته دو دختر و يك پسر از خانه بيرون هستند) جمعاً هشت فرزند. چند سؤال برايم به وجود آمده و تكليف شرعيام را نميدانم:
1) آيا پول سهم يك دانگ مزرعه فروخته شده در سال 70، سهم ارثيه من به حساب ميآيد يا از آن شخصي شوهرم حساب ميشود؟ (با توجّه به اينكه از نظر قانوني ثبت شوهرم بوده است).
2) فيش حجّ نامبرده را فروخته و سهم بچّههاي صغير را جدا كرده و با بقيهاش پسر بزرگم براي خانواده كسب درآمد درست كرده، حالا از نظر استطاعت حجّ، دين بر گردن شوهرم هست يا خير؟ و با توجّه به اينكه من خودم با مهريه چهارده هزار توماني 35 سال پيش حجّ بر گردنم بوده ميتوانم از پول فيش مرحوم براي حجّ استفاده نمايم و نيابت او را هم داشته باشم؟
3) شوهرم بابت خمس نود هزار تومان بدهكار بوده كه نتوانسته ادا نمايد و حالا هم دست از دنيا كوتاه كرده و هيچ درآمدي هم براي بچّه هايش نيست و حتّي بيمه هم نيستند و در زندگي درمانده هستند بابت اين موضوع چه نظري داريد؟
پاسخ: 1) اگر آن موقع كه مزرعه را فروختهاند ميتوانسته مكّه برود و نرفته است واجب الحجّ است و بايد حجّ او را بجا (آورد) ــ(آوريد)ــ و بهترين راه ــ(اين است كه)ــ يك حجّ ميقاتي براي او بخريد.
2) شما واجب الجّ نيستيد و نميتوانيد از مال ورثه شوهر براي حجّ استفاده كنيد.
3) آن بدهي خمس را به پول روز بايد بدهيد (بنا بر اين بياييد دفتر اينجانب تا مقداري از آن آن را بگيرند و مقداري از آن را ببخشند).