عنوان: رذیلت هشتم: جهل‏
شرح:

شرح فضیلت‌ها و رذیلت‌های اخلاقی

رذیلت هشتم: جهل‏

جهل به‌معنای نادانی و ناآگاهی، یكی از رذائل است که اغلب مفاسد و رذائل از آن سرچشمه می‌‏گیرد. بی‌جهت نیست که دوران قبل از بعثت رسول اكرم$ را که دوران انحطاط اخلاق بود، عصر جاهلیّت نامیده‌اند.

در قرآن‌کریم و روایات اهل‌بیت( بر دوری بندگان از رذیلت جهل و همچنین لزوم تعقّل، تفکّر، تدبّر و دانش‌اندوزی، تأکید فراوانی شده است.[1]

قرآن با عباراتی نظیر >فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلينَ<[2] همواره آدمیان را از جهل بر حذر داشته است. پیامبر اکرم$ نیز در روایتی، دانش و آگاهی را رأس و قلۀ همۀ نیکی‌ها و جهل و نادانی را رأس و قلۀ همۀ بدی‌ها دانسته‌اند:

«الْعِلْمُ رَأْسُ‏ الْخَيرِ كُلِّهِ وَ الْجَهْلُ رَأْسُ الشَّرِّ كُلِّهِ»[3]

جهل اقسامی دارد؛ یک قسم آن جهل بسیط، یعنی همان جهل مصطَلح بین مردم است كه در صورت برخوردار نبودن کسی از علم و خرد و آگاهی، به او جاهل می‌گویند.

قسم دوم، ‏جهل مرکب است؛ به این معنا كه انسان از واقعیت آگاهی ندارد، اما خود را آگاه به آن می‌‏پندارد. در این قسم از جهل، جاهل از بي‏خبری خویش غافل است و در واقع، نمی‌‏داند كه جاهل است. از این رو، درصدد آگاه شدن نیست و در غفلت و ناهوشیاری خواهد ماند.

قسم سوم جهل را جهل متردّد یا جهل تردیدی نامیده‌اند که در حقیقت، همان شكّ مصطَلح است. این قسم از جهل، اگر به صورت یك حالت در نیاید، امری طبیعی است كه برای بسیاری از مردم پیش مي‌‏آید و آگاهی از آن مانند آگاهی از جهل بسیط، مي‌‏تواند به رفع آن بیانجامد. امّا اگر برطرف نشود و به یک حالت مبدّل گردد، دارای مفاسد بسیار، از جمله دشمنی با علم و دانش یا سقوط به ورطۀ خطرناک وسواس است.

مفاسد و پیامدهای جهل فراوانند؛ از جمله اینکه جاهل، استقلال فكری و قدرت انتخاب برتر ندارد؛ به‌عبارت دیگر، جاهل توان «اقتباس»، به‌معنای پیروی از نیكی‌ها و دوری از بدی‌ها را ندارد. در نتیجه، ناگزیر است تابع قانون «منابهه و محاكات» گردد؛ یعنی از روی ناآگاهی و به‌صورت کورکورانه، از گفتار، رفتار و افكار دیگران تقلید می‏كند و هرچه افراد غیر متخصّص و غیر خبره می‌گویند، بدون فکر و مشورت، صحیح می‌پندارد.

خودرأیی، تعصب و حمیّت قومی، حزبی یا فردی، یكی دیگر از مفاسد مهمّ جهل است. همچنین انسانِ جاهل، دچار حالت افراط و تفریط می‌شود و معمولاً اعتدال و میانه‏روی ندارد و بالأخره، آدم نادان دست به هر كاری که بزند، فساد او بیش از اصلاح اوست.

راهکار علاج و درمان رذیلت جهل، به‌طور کلی، به‌کار انداختن عقل، مداومت بر تفکّر و به‌خصوص استفاده از مشورت با افراد صالح و خبره است. امّا رهایی از هریک از اقسام جهل، راهکارهای مخصوصی نیز دارد که عبارتند از:

راه معالجۀ جهل بسیط، تلاش برای یادگیری، کسب دانش و رفتن به‌دنبال آگاهی و بصیرت است. برای معالجۀ جهل مرکّب، انسان باید دین، اعتقادات و دانش خود را به اهل خبره و نزد عالمان و دانشمندان عرضه کند. در این صورت می‌تواند نسبت به جهل مرکّب خویش آگاهی یافته، اشتباهات خود را دریابد و با انعطاف پذیری به درمان آن بپردازد. امّا راهکار رهایی از جهل تردیدی، در مرحلۀ اوّل پرسش و دریافت پاسخ است و اگر شکّ او پایدار شد، راه زوال آن، بی‌اعتنایی است.



[1]. ر.ک. سیروسلوک؛ منزل سوّم: تقوا؛ ص333

[2]. الأنعام، 35: «پس زنهار از نادانان مباش.»

[3]. بحار الأنوار، ج‏ 74، ص 137.