جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    اعتقادات / برنامه زندگی / فصل ششم: جهاد
    اقسام جهاد


    جهاد از ديدگاه اسلام داراي اقسامي است كه مهم‌ترين آنها عبارت‌اند از: جهاد ابتدايي، جهاد دفاعي و جهاد با نفس كه در اينجا به شرح اقسام مذكور مي‌پردازيم.

     

    جهاد ابتدايي

    در اين نوع جهاد، مسلمانان به منظور گسترش دين اسلام در سرزمين‌هاي كفر، اعتلاي كلمة توحيد، برقراري احكام اسلامي و نجان انسان‌ها از گمراهي و ناداني به جهاد برمي‌خيزند.

    اين حركت جهادي در پاسخ به حمله و هجوم دشمن صورت نمي‌گيرد، بلكه با هدف عرضة دين اسلام به كافران و گسترش اين آيين نجات‌بخش در سراسر جهان تحقق مي‌پذيرد. در جهاد ابتدايي، هدف مسلمانان اساساً كشور گشايي و تجاوز به حقوق و آزادي‌هاي انسان‌هاي ديگر و گرفتن اموال آنان نيست، بلكه منظور اصلي آنان دعوت مردم به دين اسلام، گسترش حقايق ديني و ترويج شعاير مذهبي است.

    در قرآن كريم آياتي دربارة جهاد ابتدايي نازل شده است كه مسلمانان را در پرداختن بدين امر حياتي و انسان‌ساز راهنمايي مي‌كند. در سورة‌ توبه چنين مي‌خوانيم:

    يا ايها الذين آمنوا قاتلوا الذين يلونكم من الكفار و ليجدوا فيكم غلظه و اعلموا ان الله مع المتقين[1]

    اي كساني‌كه ايمان آورده‌ايد! با كافراني كه نزديك شما هستند، جنگ كنيد تا در شما شدت و درشتي يابند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.

    بنا بر اين آية شريفه، يكي از اهداف جهاد ابتدايي اين است كه دشمنان اسلام در سپاه مسلمانان قدرت و قاطعيت ببينند و هيچ‌گاه به فكر حمله و تعرض به آنان نيفتند، بلكه سپاه اسلام را نيرومند و استوار بيابند كه با قدرت و اطمينان كامل به ميدان جنگ قدم مي‌گذارند و در راه خداوند از نثار جان خود دريغ نمي‌ورزند. هدف آنان نشان دادن قدرت اسلام، سرافرازي مسلمانان و شايستگي رهبري مؤمنان است و اين هدفها در پرتو حمايت و ياري پروردگار به مؤمنان ارزاني شده است.

    هنگامي كه خطري جان، دين، فرهنگ، اقتصاد، ارزش‌ها و اعتقادات مسلمانان را در سراسر جهان تهديد مي‌كند يا انسان‌هايي مورد ظلم و ستم گروهي قرار مي‌گيرند، بر مسلمانان واجب است كه براي دفع خطر و از بين بردن ظلم و ستم، به ميدان مبارزه و جهاد بيايند. اين در حقيقت نوعي جهاد ابتدايي محسوب مي‌شود، زيرا حفظ شئون جوامع اسلامي و حمايت از كيان اسلام بر همة‌ مسلمانان واجب است. از سوي ديگر، مسئلة اساسي اقدام به جهاد، ريشه‌كني كفر، شرك و فساد و جايگزيني دين مبين اسلام و برقراري مباني آن است.

    اگر يكي از حكومت‌هاي جابر مانع نشر دعوت اسلام در ميان ملت خود شود و نيز مانع از اين شود كه مسلمانان صداي اسلام را به گوش تودة مردم برسانند، بر مسلمانان لازم است كه با جنگ ابتدايي چنين مانعي را از پيش پاي اسلام بردارند تا مردم آزادانه بتوانند از تعاليم حيات‌بخش اسلام آگاه و از مزاياي احكام عادلانة‌ آن بهره‌مند شوند.

    نمونة‌ ديگر جهاد ابتدايي در سورة حجرات چنين تعريف شده است:

    «اگر دو گروه از مؤمنان با يكديگر به جنگ برخاستند، ميان آنان آشتي افكنيد و اگر يك گروه بر ديگري تعدي كرد، با آنكه تعدي كرده است، بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر به فرمان خدا بازگشت، ميانشان صلحي عادلانه برقرار كنيد و عدالت ورزيد كه خدا عادلان را دوست دارد.»[2]

    اين آية شريفه نشان مي‌دهد كه پيكار با متجاوزان به منظور به‌وجود آمدن صلح و آرامش در جامعة اسلامي اهميت بسزايي دارد و جهاد فقط به جنگ با كافران و مشركان اختصاص ندارد. اسلام حكم مي‌كند كه حتي اگر گروهي از ايمان آورندگان هم به ظلم و تجاوز هم به ظلم و تجاوز بر گروه ديگري دست بزنند، بايد با آنان نيز مبارزه كرد تا نتوانند به تجاوز و ظلم خود ادامه دهند. دستورهاي اامي اين اصل اساسي را بيان مي‌كنند كه جوامع اسلامي براي به دست آوردن قدرت و تواناي به منظور استقرار احكام الهي بايد در ميان خود آرامش و امنيت را برقرار كنند. اگر برخ از اهل ايمان درصدد ظلم و تجاوز به گروه ديگري باشند و امنيت را از جامعة اسلامي سلب كنند، در اين صورت با دشمنان اسلام فرقي نخواهند داشت و بايد آنان را از ستم كردن بازداشت.

    شايان ذكر است كه هدف از اين نوع مبارزه فقط برپاداشتن عدالت و حفظ و تداوم صلح و آرامش در جامعة اسلامي است و به هيچ‌وجه جنبة كينه‌توزي و انتقام‌جويي شخصي در آن مطرح نيست.

    يكي ديگر از مصداقهاي جهاد ابتدايي اين است كه مسلمانان وظيفه دارند با كساني كه هرگونه كار حرام و گناهي را انجام مي‌دهند و موجب گسترش فساد و رواج بي‌ديني در جامعه مي‌شوند، به جنگ بپردازند و با جهاد خويش آنان را در مسير حركت به سوي پروردگار قرار دهند. قرآن كريم مي‌فرمايد:

    قاتلوا الذين لا يومنون بالله و باليوم الاخر و لا يحرمون ما حرم الله و رسوله و لا يدينون دين الحق من الذين اوتوا الكتاب...[3]

    با كساني از اهل كتاب كه به خدا و روز قيامت ايمان نمي‌آورند و چيزهايي را كه خدا و پيامبرش حرام كرده‌ است برخود حرام نمي‌كنند و دين حق را نمي‌پذيرند، جنگ كنيد.

     

    جهاد دفاعي

    هنگامي كه دشمنان به ناحيه‌اي از كشور اسلامي حمله كنند، بر تمام مسلمانان واجب است در مقابل آنان از دين، كشور، شرف و ناموس خود دفاع كنند و براي حفظ آنها از مال و جان خود دريغ نورزند. در اين جهاد، حتي بچه‌هايي كه به تكليف نرسيده‌اند اما توانايي دفاع دارند و نيز زنان كه در شرايط عادي جهاد از ايشان برداشته شده است، بايد در حد توان خود در دفاع شركت كنند. در جهاد دفاعي اذن و اجازة  حاكم شرع لازم نيست و مسلمانان نبايد در شرايط حساس هجوم دشمن منتظر اجازة ولي‌فقيه باشند.

    چنانچه كسي به سرزمين اسلام حمله كند ومال، ثروت، استقلال و آزادي آنان را مورد تعرض قرار دهد به منظور آنكه مسلمانان را تحت سيطرة خود درآورد، در اين شرايط دين تكليف مي‌كند كه مسلمانان به دفاع برخيزند و از سرزمين اسلام و عزت و سربلندي خود دفاع كنند و هرگز تسليم دشمن نشوند.

    قرآن كريم دربارة جهاد دفاعي مي‌فرمايد:

    ...ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض ولكن الله ذوفضل علي العالمين[4]

    ...اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيلة بعضي ديگر دفع نمي‌كرد، زمين تباه مي‌شد، ولي خدا بر جهانيان فضل و كرم خويش را ارزاني مي‌دارد.

    نمونة‌ بارز جهاد دفاعي، هشت سال دفاع مقدس مردم ايران در برابر رژيم بعثي عراق است. در سالهاي دفاع مقدس همة‌ مردم ايران با حضور يكپارچة خود در تمام صحنه‌ها، از جبهة اسلام حمايت مي‌كردند. در صف مقدم جبهه، رزمندگان دلير اسلام، ارتشيان، سپاهيان، بسيجيان و عشاير كه همگي هدف واحدي را دنبال مي‌كردند، جان خود را بر كف نهادند و به مبارزه با دشمن پرداختند. در پشت جبهه نيز مردم با كمك‌هاي خود به حمايت و پشتيباني از رزمندگان مشغول بودند.

    در اين دفاع مقدس، زنان هم دوشادوش مردان به فعاليت و تكاپو براي نجات كشور خود مي‌پرداختند و از نثار جان، مال،‌ فرزند، همسر و عزيزترين بستگان خود در راه دفاع از اسلام و ميهن دريغ نمي‌ورزيدند.

    هر چند در اين دفاع مقدس، مردم ايران تحت رهبري ولي‌فقيه به دفاع پرداختند، از ديدگاه اسلام حتي اگر اذن ولي‌فقيه هم نبود، باز هم مردم مكلف به دفاع از سرزمين و ارزش‌هاي خود بودند. البته، بهتر است حاكم شرع فرماندهي جنگ و مسئوليت آن را برعهده بگيرد.

    ناگفته نماند كه در اين جنگ هشت ساله، دشمن از نيروي نظامي قوي و پشتيباني مالي و نظامي قدرتهاي بزرگ برخوردار بود، اما ملت ايران به دليل داشتن ايمان مستحكم به حقانيت خود و با اتحاد و همبستگي توانست دشمن را از كشور خود بيرون راند.

    در اين جنگ، جوانان برومند با نثار خون خود،ف جانبازان عزيز سند افتخار نظام مقدس جمهوري اسلامي هستند، با تقدم اعضاي دن خود و آزادگان سرافراز با تحمل رنج و سختي دوران اسارت، زمينه‌هاي پيروزي ملت ايران را فراهم ساختند. اين عزيزان با داشتن ايماني قوي و روحيه‌اي خلل‌ناپذير بر دشمن پيروز شدند و اين در تاريخ  اسلام بي‌سابقه نيست.

    در تاريخ پرفراز و نشيب اسلام، به خصوص در صدر اسلام، نمونه‌هاي فراواني را مي‌توان مشاهده كرد كه سپاهياني اندك با امكانات و تجهيزات جنگي ناچيز، به دليل داشتن روحيه‌اي قوي، با توكل به خداوند و ايمان به امدادهاي غيبي الهي به ميدان جنگ مي‌شتافتند و در مقابل دشمنان بهره‌مند از امكانات رزمي و سپاهيان بي‌شمار به پيروزي دست مي‌يافتند و دشمن را شكست مي‌دادند.

    در صدر اسلام جنگها غالباً دفاعي بود و مسلمانان معمولاً در جنگها پيشقدم نمي‌شدند، بلكه همواره به دفاع از خود مي‌پرداختند و هنگامي كه دشمن از جنگ دست برمي‌داشت، آنان نيز از جنگ كنار مي‌رفتند و به نشر دين اسلام و تربيت و تهذيب انسانهاي مؤمن مي‌پرداختند.

    يامبر اكرم(ص) در جنگ خيبر و فتح مكه نيز براي رفع توطئه و از بين بردن شرك و بت‌پرستي جنگ را آغاز كردند. در جنگ خيبر، يهوديان كه كافر حربي بودند، عليه اسلام توطئه و مردم را به جنگ با مسلمانان ترغيب و تشويق مي‌كردند. در آن شرايط، پيامبر اكرم(ص) لازم ديدند كه براي نابودي توطئه اقدام كنند و دست دشمنان دين را كوتاه نمايند. در فتح مكه نيز پيامبر(ص) براي اينكه كافران قريش را از حمله به مسلمانان باز دارد و نيز براي از بين بردن و رفع شرك و بت‌پرستي جهاد كردند.

    قابل ذكر است كه انقلاب پرشكوه اسلامي ايران كه از مكتب الهي و قرآن الهام گرفته بود و به دنبال آن هشت سال دفاع مقدس، زمينة مساعدي فراهم آورد تا استعدادها شكوفا شود و نيروي ابتكار و خلاقيت در مردم به وجود آيد، همة اينها در پرتو ايمان و اعتقادي بود كه دين مبين اسلام به ارمغان آورد و آن را به پيروان راه حق و حقيقت ارزاني داشت.

    در جهاد ابتدايي شرايطي مانند بلوغ، عقل، آزاد بودن، مرد بودن، سلامت از انواع بيماريها و تمكن و قدرت بر اداي نفقه وجود دارد، اما در جهاد دفاعي بسياري از اين شرايط وجود ندارد، زيرا هدف از اين حهاد، دفاع هر چه سريعتر و بيشتر از مباني اسلام و آبرو و شرف جامعة اسلامي و مسلمانان است. بنابراين، ددر جهاد دفاعي شرايط آسانتر شده است تا عدة بيشتري از مردم را شامل شود و مسلمانان با تمام امكانات و نيروي خود از دين، جان و ناموس خود در برابر دشمنان تجاوزگر دفاع كنند و با آنان به مبارزه برخيزند.

     

    جهاد با نفس

    مبارزه با نفس اماره كه به انجام دادن بديها فرمان مي‌دهد، بالاترين نوع جهاد محسوب مي‌شود. پيامبر اكرم(ص) جهاد با نفس را«جهاد اكبر» ناميدند. حضرت علي(ع) فرمودند:

    ان رسول الله صلي الله عليه و آله بعث بسزيه فلما رجعوا قال: مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر  و بقي عليهم الجهاد الاكبر، قيل: يا رسول الله و ما الجهاد الاكبر؟ قال: جهاد النفس ثم قال صلي الله عليه و آله: افضل الجهاد من جاهد نفسه التي بين جنبيه.[5]

    رسول خدا(ص) سپاهياني را به مقصدي گسيل داشت، پس از بازگشت آنان فرمود: مرحبا به قومي كه از جهاد كوچكتر بازگشته‌اند، در حالي‌كه جهاد بزرگتر براي آنان باقي مانده است. پرسيدند: اي رسول خدا! جهاد بزرگتر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس، سپس آن حضرت خاطرنشان ساختند كه برترين جهاد آن است كه انسان با نفس خود كه در بين دو پهلوي او قرار دارد، مبارزه كند.

    به‌طور كلي، در درون آدمي هميشه ميان عقل،‌ وجدان اخلاقي و نفس اماره ستيز وجود دارد. بين بعد ملكوتي و بعد حيواني انسان هميشه جنگ و جدال هست. در برخي از انسانها عقل و وجدان اخلاقي بر نفس اماره پيروز مي‌شود و در برخي ديگر نفس اماره آنان زمام امور را در دست مي‌گيرد و بر آنان مسلط مي‌شود.

    انساني كه بتواند نفس اماره را كه چون اسب چموش و سركشي است، دهنه و لگام ببندد و او را كنترل كند، بهترين وسيلة عروج خود را به عرش الهي فراهم كرده است و مي‌تواند با‌ آن به جايي برسد كه جز خدا نبيند. شاعر در اين زمينه چه نيكو سروده است:

    اگر درنده خويي ز طبيعتت بميرد                                 

    همة عمر زنده باشي به روان آدميت

    چنانچه نفس اماره بر عقل انسان حاكم شود، از آن مركبي مي‌سازد و انسان را به سوي وادي نيستي و نابودي مي‌برد. تسلط نفس اماره بر آدمي منشأ تمام ظلم‌ها و جنايت‌هاست. به‌خصوص اگر انسان هوشمندي نتواند نفس اماره را مهار كند، مرتكب ستم‌ها و جنايت‌هاي فراواني مي‌شود. نمونة آن معاويه و عمرو عاص هستند. دو شخصيتي كه در تاريخ از آنان به عنوان انسان‌هاي هوشمند و با كياست نام‌برده شده است، اما آنان با پيروي از نفس اماره، آن‌گونه ظلم‌ها و جنايت‌ها را كه تاريخ شاهد آن است، مرتكب شدند. هميشه در جامعه افرادي با پيروي از نفس اماره از ظلم به انسان‌ها لذت مي‌برند.

    انسان‌هاي زيادي نيز توانسته‌اند نمفس اماره را مهار و ملكة عدالت پيدا كند. آنان توانسته‌اند اين نفس را از راه خودش مهار كنند. نفس اماره نابود شدني نيست، ولي مي‌توان از راه عقلي و شرعي آن را كنترل كرد. قرآن كريم مي‌فرمايد:

    و ما ابرء نفسي ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربي، ان ربي غفور رحيم.[6]

    من خويشتن را از گناه تبرئه نمي‌كنم، همانا نفس اماره به بدي فرمان مي‌دهد، مگر آنكه رحم و شفقت خداوند مشمول حال آدمي گردد. به‌راستي كه پروردگار من آمرزنده مهربان است.

    بزرگان و پيشوايان دين دربارة جهاد با نفس روايات فراواني نقد كرده‌اند كه در اينجا به ذكر نمونه‌هايي از آن مي‌پردازيم. حضرت علي(ع) مي‌فرمايند:

    اعلموا ان الجهاد الاكبر جهاد النفس فاشتغلوا بجهاد انفسكم تسعدوا.[7]

    بدانيد كه جهاد اكبر، مبارزه با نفس است. پس به جهاد با خويشتن خود بپردازيد تا سعادتمند شويد.

    حضرت علي(ع) در حديث ديگري مي فرمايند:

    لا فضيله كالجهاد و لا جهاد كمجاهده الهوي.[8]

    هيچ فضيلتي مانند جهاد نيست و هيچ جهادي همتراز با جهاد با هوي و هوس نفساني نيست.

    امام كاظم(ع) در روايتي دربارة مبارزه با نفس مي فرمايند:

    جاهد نفسك لتردها عن هواها، فانه واجب عليك كجهاد عدوك.[9]

    با نفس اماره خود پيكار كن تا آن را از تمايلات خود بر حذر داري.اين مبارزه همانند جهاد با دشمنان بر تو واجب است.

    انسانهايي كه به دنبال به دست آوردن مال حلال هستند، افرادي كه پست و مقام را براي خدمت به مردم ميپذيرند و از آن، براي ستم به آنان استفاده نمي‌كنند و اشخاصي كه رذيلتهاي اخلاقي را از خود دور مي‌كنند و به كسب فضيلت‌‌ها مي‌پردازند، بر نفس خود مسلط و به جهاد اكبر مشغول هستند.

    حضرت علي (ع) مي‌فرمايند: «اگر بدن مرا بر روي خارها بغلطانند تا به شخصي ستم كنم، اين كار را  نخواهم كرد و اگر تمام عالم را به من بدهند تا به مورچه‌اي ستم كنم، هرگز مرتكب چنين كاري نخواهم شد.»

    علاوه بر موارد ذكر دشده، در شرايط كنوني مي‌توان حضور در صحنة مسائل اجتماعي و سياسي جامعة اسلامي و تلاش در راه صدور فرهنگ انقلاب اسلامي را از طريق جهاد در اسلام دانست.

    حضور در صحنه به معناي اين است كه مسلمانان نسبت به مسائلي كه در جامعة آنان اتفاق مي‌افتد، احساس مسئوليت كنند و هميشه مراقب باشند تا دشمن نتواند به دين و ارزشهاي آنان تعرض كند.

    اگر كسي از مرزهاي كشور خود مواظبت كند تا نقشه‌هاي دشمن را خنثي كند، خداوند متعال به ازاي هر شب پاسداري در اين راه دويست هزار سال عبادت در نامة عمل او مي‌نويسد.

    در جامعة انقلابي ما ملت مسلمان در تمام صحنه‌هاي انقلاب حضور دارند. در انتخابات شركت مي‌كنند و در مورد مسائلي كه به كشور و انقلاب مربوط مي‌شود، احساس مسئوليت مي‌كنند. هر گاه خطري از سوي دشمنان يا مغرضان داخلي دين و ارزش‌هاي‌ مردم را تهديد كند، همة امت اسلامي، جوان‌ها، پيرها، زن‌ها و مردها همگي با اطاعت از ولايت فقيه در صحنه آماده مي‌شوند. اگر كسي بتواند توطئة دشمن را دفع كند، ولي با بي‌اعتنايي و مسئوليت گريزي با آن برخورد كند تا توطئة دشمن به نتيجه برسد، گناه بزرگي را مرتكب شده است.

    صدور فرهنگ انقلاب اسلامي نيز يكي ديگر از مصاديق جهاد در زمان حاضر است. اگر مسلمانان بتوانند مفاهيم و فرهنگ انقلاب اسلامي و ارزش‌ها و هدفهاي اين دين مقدس را به گوش مردم كشورهاي جهان برسانند، در واقع نوعي جهاد انجام داده‌اند.

    بهترين نوع صدور انقلاب اين است كه مسلمانان با اعمال و رفتار خود موجب شوند تا ديگران به سوي آنان جذب بشوند. امام صادق (ع) مي‌فرمايند:

    «كونوا دعاه الي الله بغير السنتكم و كونوا لنا زينا و لا تكونوا علينا شينا.»[10]

    اي مسلمانان! بدون كاربرد زبان‌هايتان، مردم را به سوي خداوند دعوت كنيد ـ يعني با اعمالتان ـ و براي ما زينت باشيد نه آنكه ماية خواري و حقارت ما شويد.

    هنگاميكه مردم ملاحظه كنند كه احكام و قوانين اسلام به درستي در جامعه پياده مي‌شود و در بازار مسلمانان تقلب، كم‌فروشي، رباخواري و گران‌فروشي وجود ندارد، وقتي مردم جهان ببينند كه در جامعة اسلامي به قانون مساوات عمل مي‌شود، با علاقة فراوان به سوي انقلاب و اسلام جذب مي‌شوند.

    امام صادق (ع) به شاگردان خود توصيه مي‌فرمودند كه من نمي‌خواهم پيروان ساير فرق اسلامي را تابع خود كنم، اما شما با رفتار و اعمال خود كاري كنيد كه توجه همه به سوي شما جلب شود و بگويند رحمت خدا بر آن امامي كه چنين پيرواني تربيت كرده است.

    اگر مسلمانان بر طبق موازين اسلام عمل كنند، قطعاً همة مردم حتي مادي‌گرايان، يهوديان و مسيحيان به سوي دين مبين اسلام جذب مي‌شوند.

     

     

     

    پي نوشت ها:

     

    [1]. قرآن، توبه/123.

    [2]. قرآن، حجرات/9.

    [3]. قرآن، توبه/29.

    [4]. قرآن، بقره/251.

    [5]. بحارلانوار، ج 70، ص65.

    [6]. قرآن، يوسف/53.

    [7]. غررالحكم به نقل از ميزان الحكمه، ج 2، ص141.

    [8]. بحارالانوار، ج 78، ص 165.

    [9]. همان، ج 78، ص 315.

    [10]. همان، ج 68، ص151.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365