جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۹ فروردين


 
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»
  • پيام تسليت در پى حادثه تروريستى در شهر كرمان
  • اطّلاعیّه

  • -->

    فصل بيست و هشتم: شبهه آكل و مأكول‏

    دربارۀ «معاد جسمانى» شبهاتى مطرح شده است كه فيلسوفان، متكلّمان و محدّثان به آنها پاسخ داده‌‏اند. ما در كتاب «معاد در قرآن» درباره اين شبهه‌‏ها بحث كرده‏ايم كه براى توضيح بيشتر می‌‏توان به آن كتاب نيز مراجعه كرد. يكى از اين شبهات، شبهه «آكل و مأكول» است. اين شبهه به صورت‌هاى مختلف مطرح‏ شده است و از قبل از اسلام تاكنون در كلمات فيلسوفان و غير فيلسوفان ديده می‌‏شود و مهمترين شبهه در اين بحث شمرده شده است. بيان اشكال از اين قرار است:

     

    انسان در زندگى دنيايى خود، از لحاظ جسمى و ظاهرى، دائماً در حال تغيير و تبديل است و حتّى هر چند سال يك بار به طور كلّى از حيث ظاهرى و جسمانى عوض می‌‏شود، بنابراين كسى كه مثلًا در جوانى مرتكب گناه و معصيت شده و بدين خاطر، استحقاق كيفر و عذاب پيدا كرده اگر در پيرى بميرد و به واسطۀ عباداتى كه در پيرى انجام داده، استحقاق بهشت را داشته باشد، آيا در قيامت، بدن دوران جوانى او زنده می‌‏شود يا بدن دوران پيرى يا بدن هر دو زمان؟

    اگر فقط بدن دوران جوانى يا فقط بدن دوران پيرى او زنده شود، «ترجيح بدون مرّجح» است زيرا زنده شدن بدن دوران جوانى فقط، يا زنده شدن بدن دوران پيرى فقط، هيچ كدام داراى برترى و ترجيح نخواهد بود و برتر نشاندن و ترجيح دادن امرى كه برتر نيست و ترجيح خاصّى ندارد «ترجيح بدون مرجّح» ناميده می‌‏شود و امرى قبيح است و خداوند متعال و حكيم، هيچگاه مرتكب امر قبيح و زشت نمی‌‏شود.

    و اگر بدن هر دو زمان زنده شود و به عبارت ديگر اگر بدن‌‌هاى زمان‌هاى مختلف زندگى دنيايى انسان، در آن عالَم زنده شود، در نتيجه بايد هر انسان در قيامت از نظر جسمی‌ به اندازه كوهى باشد.

    در كتب فلسفى و كلامی‌ براى شبهه آكل و مأكول چنين مثال می‌‏زنند: اگر درنده‌‏اى، انسانى را بخورد يا انسانى، انسان ديگرى را بخورد و بدن انسان مأكول (خورده شده) جزو بدن آكل (درنده يا انسان) شود، در عالَم قيامت و آخرت كداميك از آنها زنده می‌‏شوند؟ يا اگر بدن انسانى كه مُرده است، تبديل به خاك شود و به وسيلۀ ريشۀ درختان، جزء گياهان و ميوه‌‏ها گردد و انسان ديگرى از آن گياه و ميوه تغذيه كند و جزء بدن او شود، آنگاه در عالم قيامت و رستاخيز، اجزاى خورده شده، جزء كدام يك از دو بدن خواهد گرديد؟ اگر جزء بدن اوّل گردد، بدن دوّم ناقص می‌‏شود و اگر به عكس جزء بدن دوّم باقى بماند، بدن اوّل ناقص و يا نابود خواهد شد.پاسخ اين شبهه را قرآن كريم با كلمۀ «مثلهم» در دو آيه مطرح فرموده است:

    «اوَ لَمْ يَرَوا انَّ اللَّهَ الَّذى‏ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ قادِرٌ عَلى‏ انْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ»[1] «آيا نمی‌‏دانند خدايى كه آسمان‌ها و زمين را آفريد، قادر است مثل آنان (انسان‌ها) را بيافريند».

    «اوَ لَيْسَ الَّذى‏ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ انْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ» [2] «آيا كسى كه آسمان‌ها و زمين را آفريد، نمی‌‏تواند همانند آنان (انسان‌ها) را بيافريند».

    در توضيح كلمۀ «مثلهم» بايد گفت: شكّى نيست كه جهان آخرت غير از اين جهان است، اينجا عَرَض و ظاهر است و آنجا ذات و باطن، اينجا مجاز است و آنجا حقيقت، اينجا فناست و آنجا بقا، اينجا وسيله است و آنجا هدف:

    «وَ ما هذِهِ الْحَيوةُ الدُّنْيا الّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ انَّ الدَّارَ الْاخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوانُ» [3] «و اين زندگى دنيا چيزى غير از سرگرمی‌ و بازى نيست و زندگى واقعى سراى آخرت است».

    پس آخرتى كه قرآن كريم مجسّم می‌‏كند- و بازگشت همه به سوى آنجاست- داراى حيات سرمدى است ولى دنيايى كه ما در آن زندگى می‌‏كنيم در ذات آن فنا و مرگ حكم‌‏فرما است، بنابراين عالم آخرت به كلّى غير از عالم دنياست. قرآن شريف در آياتى به اين مطلب تصريح كرده است، از جمله:

    «يَومَ تُبَدَّلُ الْارْضُ غَيْرَ الْارْضِ وَ السَّمواتُ».[4] «در آن روز اين زمين به زمين ديگر و آسمان‌ها (به آسمان‌هاى ديگرى) مبدّل می‌‏شود».

    و از اينرو شكّى نيست كه انسان در عالم آخرت بايد با همان عالم تناسب داشته باشد نه با اين دنيا. به عبارت ديگر جسم انسان در آن عالَم همانند روح او داراى حيات ابدى و شعور سرمدى خواهد بود به گونه‌‏اى كه اعضاى جسمانى انسان، به انجام اعمال آدمى در اين دنيا، گواهى و شهادت می‌‏دهند و انسان گنهكار به اين شهادت، اعتراض می‌‏كند و سپس جواب اين اعتراض را از آنها می‌‏شنود:

    «حَتّى‏ اذا ما جائُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ ابْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ وَ قالوُا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالوُا انْطَقَنَا اللَّهُ الَّذى‏ انْطَقَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ»[5] «وقتى به آن می‌‏رسند، گوش‌ها و چشم‌ها و پوست‌هاى بدنشان به آنچه می‌‏كردند گواهى می‌‏دهند، آنها به پوست‌هاى بدنشان می‌‏گويند چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟

    آنها می‌‏گويند همان خدايى كه هر موجودى را به سخن درآورده، ما را به سخن درآورد».

    به عبارت ديگر قرآن شريف می‌‏فرمايد همانطور كه جهان هستى به جهان ديگرى تبديل می‌‏شود:

    «يَومَ تُبَدَّلُ الْارْضُ غَيْرَ الْارْضِ وَ السَّمواتُ»[6] «روزى كه تبديل گردد اين زمين و آسمان به غير از آنچه كه هست».

    انسان نيز از نظر جسمی‌ به انسانى متناسب با همان جهان تبديل می‌‏شود:

    «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ امْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فيما لا تَعْلَمُونَ».[7]«ما در ميان شما مرگ را مقدّر ساختيم و هرگز كسى بر ما پيشى نمی‌‏گيرد، تا گروهى را به جاى گروه ديگرى بياوريم و شما را در جهانى كه نمی‌‏دانيد آفرينش تازه‏اى بخشيم».

    اين حقيقت- چنانكه گفتيم- در قرآن شريف با كلمۀ «مثلهم» بيان شده است، بنابراين لازم نيست كه جسم انسان در آخرت «عينِ» جسم دنيايى او باشد، ولى «مثلِ» جسم دنيايى او و شبيه به آن خواهد بود. حتّى با كمی‌ دقّت درمی‌‏يابيم كه براى پاداش و كيفر در همين دنيا هم نه تنها «عينيّت» در جسم لازم نيست بلكه چنين چيزى محال است. مثلًا اگر كسى در جوانى انسانى را كشت و فرار كرد و در پيرى او را دستگير كردند، آيا او را قصاص نمی‌‏كنند؟ اگر كسى در جوانى براى كسى كار كرد و مزد او داده نشد، اگر در پيرى مزد بخواهد آيا به او پرداخت نمی‌‏شود؟ در حالى كه جسم انسان در ايّام پيرى غير از جوانى است و انسان در سنّ كهنسالى، از نظر جسمی‌ چندين مرتبه، نسبت به سنّ جوانى، مبدّل شده است. به عبارت ديگر در اينجا «مثليّت» محقّق‏ است يعنى انسان در سنّ پيرى مثل همان انسان در سنّ جوانى است ولى «عينيّت» محال است، امّا همين «مثل» استحقاق ثواب و عقاب دارد.

    سرّ مطلب در اين است كه تمام لذّت‌ها و دردها مربوط به روح است، و جسم تنها وسيله است براى لذّت بردن يا عذاب كشيدن روح، يعنى اگر جسم نباشد لذّت‌ها و دردهاى روح به لذّتها و دردهاى معنوى منحصر می‌‏شود. بنابراين «عينيّت»، «مثليّت» و حتّى «غيريّت» دخالتى در شخصيّت انسان و لذّت بردن و درد كشيدن و نيز در استحقاق ثواب و عقاب ندارد و اين همان سخن فيلسوفان بزرگوار است كه فرموده‌‏اند: «شخصيّت انسان، انسانيّت اوست و انسانيّت مربوط به روح اوست و جسم هيچ دخالتى در تحقّق آن ندارد».

    پس پاسخ شبهۀ «آكل و مأكول» به طور اختصار اين شد كه: جسم انسان كه در عالم آخرت زنده خواهد شد اگر چه «عين» جسم دنيايى او- كه مرتّباً در حال تغيير و تبديل بوده- نيست امّا «مثل» جسم دنيايى خواهد بود و اين «عينيّت» و «مثليّت» دخالتى در استحقاق پاداش و كيفر ندارد چرا كه جسم بشر در عالم آخرت متناسب با شرايط و ويژگي‌هاى خاصِّ همان عالم است و همانند روح بشر داراى حيات ابدى و شعور سرمدى می‌‏باشد.

     

    پي‌نوشت‌ها:

    1.اسراء/ 99.

    2.يس/ 81.

    3.عنكبوت/ 64.

    4.ابراهيم/ 48.

    5. فصّلت/ 21- 20.

    6. ابراهيم/ 48.

    7.واقعه/ 61- 60.

    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365