عنوان: کشف عورت
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

مسئله 11:

إذا بدت العورة كلاً أو بعضاً لریح أو غفلة لم تبطل الصلاة، و لكن إن علم به فی أثناء الصلاة وجبت المبادرة إلى سترها وصحت أیضاً وإن كان الأحوط الإعادة بعد الإتمام خصوصا إذا احتاج سترها إلى زمان معتد به.

اگر عورتین مرد یا بدن زن در وسط نماز پیدا شد، باید فوراً مبادرت کند و بپوشاند. اگر مسامحه کند، نمازش باطل است و اما اگر مسامحه نکند و فوراً بپوشاند، نماز او صحیح است. مثلاً موهای سر خانم غفلتاً در وسط نماز پیدا شد و اما فوراً پوشانید. می‌فرمایند نمازش درست است. چنانچه اگر نسیاناً تا آخر نماز رفت، یعنی موهای سر او پیدا بود و متوجه نبود تا آخر نماز ناگهان متوجه شد که موهای سر او پیدا بوده است. می‌فرمایند نماز او صحیح است. از اول نماز باشد تا آخر نماز، نسیاناً یا غفلتاً باشد، نماز درست است. اما اگر در وسط نماز باشد، اگر فوراً بپوشاند نماز درست است و اگر کوتاهی کرد و تسامح کرد، نماز او باطل است. بعد هم راجع به جهل قصوری و غفلت می‌فرمایند نماز صحیح است و اگر جهل تقصیری باشد، نماز باطل است. مثلاً خانمی نمی‌دانست که باید موهای سرش را بپوشاند و نماز خواند، می‌فرمایند نمازش باطل است.

راجع به این مسئله که در وسط نماز موهای سر پیدا شده، می‌فرمایند که اگر در وسط نماز بپوشاند و مبادرت به پوشاندن کند، نماز او صحیح است.

راجع به اصل سهوش کسی حرفی ندارد، یعنی خانمی متوجه نبود و موهای سرش پیدا بود و نماز خواند و بعد از نماز به او گفتند و یا فهمید که موهای سرش پیدا بوده، نمازش درست است. راجع به جهل به حکمش توجه به مطلب دارید و شاید مرحوم سید در عروه بیش از چهل پنجاه مرتبه راجع به جاهل مقصر در باب عبادات صحبت کردند و نتوانستند جزم به مسئله پیدا کنند. گاهی می‌فرمایند نماز او صحیح است و تمسّک می‌کنند به قاعدۀ رفع یعنی «رُفع مالایعلمون». بعضی اوقات می‌فرمایند نماز او باطل است، برای اینکه جاهل به حکم، حکم عالم به حکم را دارد و مثل اینست که عمداً سرش را باز گذاشته باشد و موهای سر را نپوشانده است و در این صورت نماز باطل است. این مشهور است در میان اصحاب که «الجاهل کالعامد الاّ فی موضعین».

بعضی اوقات هم مرحوم سید می‌فرمایند فیه اشکالٌ و احوط اینست که اگر کسی جاهل به حکم است و عملی را در وسط نماز آورده که نباید بیاورد، من اشکال دارم و لذا احتیاط می‌کنم به اینکه نماز را دوباره بخواند. ما هم از کسانی هستیم که می‌گوییم مطلقا جاهل به حکم، حکم ناسی را دارد و همینطور که قاعدۀ رفع ناسی را می‌گیرد، جاهل مقصر را هم می‌گیرد.

این مسئله در اینجا تمام شد و فقط حرفی هست که بعضی از محشین بر عروه به مرحوم سید ایراد دارند و مرحوم سید فرمودند اگر مسئله را می‌دانست اما غفلتاً یا نسیاناً موهای سرش پیدا شد و در وسط نماز فهمید، فرمودند بپوشاند و نمازش هم درست است. یعنی تا زن فهمید که موی سرش پیداست و یا مرد فهمید که عورتینش پیداست، فوراً بپوشاند و در این صورت نماز درست است. اما بعضی از محشین می‌فرمایند نمازش باطل است. می‌فرمایند برای اینکه وقتی فهمید موهای سرش پیداست، تا زمانی که بپوشاند، عمدی می‌شود و وقتی عمدی شد، نماز او باطل است و مثل کسی است که عمداً موهای سر را نپوشانده باشد. همین مقدار کمی ولو مبادرت کند، اما تا زمانی که بپوشاند عمدی است. یک دفعه نمی‌شود و نمی‌تواند مبادرت کند و طول می‌کشد تا موهای سر یا عورتین را بپوشاند. اما یک دفعه هم فوراً می‌پوشاند. مثلاً خانم متوجه می‌شود موهای سر پیداست و فوراً می‌پوشاند. این آقایان می‌گویند نمازش باطل است برای اینکه از وقتی که توجه می‌کند تا وقتی که می‌پوشاند، این کشف موها عمدی است و اگر کسی عمداً موهای سر و عورتین را نپوشاند، نمازش باطل است.

اما حق با صاحب عروه ، مرحوم سید است. برای اینکه «رفع النسیان» اینگونه چیزها را عرفاً می‌گیرد. به عنوان مثال حمد و سوره تمام شد و هنوز رکوع نکرده، به سجده رفت. اگر سر به مهر رسید، نمازش باطل شد یا اگر یادتان باشد مرحوم سید فرمودند تا سجدۀ اول هم باطل نمی‌شود. بنابراین اگر سر را به مهر رساند، نماز باطل است برای اینکه رکوع را به جا نیاورده و وقت آن گذشته است و اما اگر سر به مهر نرسیده، متوجه شد، در این صورت می‌گویند برگردد و بایستد و به رکوع رود. می‌گویند اگر نیم خیز برگردد به رکوع، نمازش باطل است برای اینکه قیام متصل به رکوع نیامده است. و اگر بخواهد نمازش صحیح باشد باید بایستد و بعد به رکوع رود و قیام متصل به رکوع را هم به جا آورده است و سهواً خم شده است و طوری نیست. و اما اگر عمداً هم ایستاده باشد، طوری نیست، برای اینکه لازمۀ سهو است و عرف می‌گوید سهواً رکوع نکرد و پایین رفت و هنوز سر به مهر نرسیده، برگشت و قیام متصل به رکوع را به جا آورد و نماز خواند. مقداری پایین رفتن او سهواً‌ بوده اما برگشت او عمداً بوده و این برگشت عمدی لازمۀ سهو است و رفع نسیان آن را می‌گیرد. مانحن فیه نیز همین است. مانحن فیه نیز می‌داند موهای سرش باید پوشیده باشد، اما در نماز خود به خود موهای سر پیدا شد و ناگهان فهمید. اگر اهمیت ندهد نماز باطل است و اما اگر اهمیت داد و فوراً پوشاند، این از لوازم سهو است و همینطور که در آنجا که بلند می‌شود از لوازم سهو است، در اینجا نیز از لوازم سهو است و همینطور که مرحوم سید فرمودند اگر غفلتاً پیدا شد، نمازش صحیح است، برای اینکه «یصدق عرفا» اینکه نمازش صحیح است برای اینکه سهواً موهای سرش پیدا شده و تا فهمید، آنها را پوشاند. این دائرمدار فهم شماست. مرحوم سید این عمد بعد سهو که متوقف بر اینست که نماز درست شود، به حکم سهو حساب می‌کند. محشین بر عروه هم معمولاً متابعت از سید می‌کنند اما در اینجا توجه پیدا کردند به این نکته که وقتی موهای سر پیدا شده، تا وقتی نسیان است، رفع نسیان می‌گیرد و وقتی توجه پیدا کرد، رُفع نسیان ندارد و تا زمانی که بپوشاند عمدی است و نماز باطل است. بنابراین این مسئله زیاد اتفاق می‌افتد و آنچه من یادم هست همۀ فقها و من جمله مرحوم سید عمدهایی که رفع سهو متوقف بر آن عمدهاست، جزء سهو حساب می‌کنند، من جمله در مانحن فیه. نمی‌دانست که موها پیداست و چون نمی‌دانست اگر تا آخر نماز رفته بود نمازش درست بود و اگر در وسط نماز فهمید و فوراً پوشاند، نماز درست است به دلیل «رُفع النسیان» و این عمد از لوازم سهو است و همینطور که اگر تا آخر نماز با موی باز خوانده باشد، رُفع نسیان آن را می‌گیرد و نماز درست است، این یک ثانیه یا دو ثانیه هم که می‌خواهد موها را بپوشاند، جزء رُفع نسیان است. مشهور اینست اما در اینجا سه چهار نفر از محشین به مرحوم سید ایراد می‌کنند و می‌فرمایند اگر موهای سر پیدا شد و تا آخر رفت، اگر بعد از نماز فهمید، نمازش درست است و اما اگر در وسط نماز فهمید و پوشاند، می‌گویند نماز باطل است و مثل اینست که در وسط نماز بفهمد و نپوشاند. بنابراین دائرمدار فهم شماست و خیلی جاها هم اتفاق می‌افتد که آیا لوازم رفع سهو از سهو هست یا نه! مرحوم سید در اینجا جزماً فتوا می‌دهد که بله، اگر موهای پیدا شد و فوراً پوشاند، نمازش درست است. اما این چند نفر محشین می‌گویند نمازش باطل است. می گویند اگر تا آخر نماز رفته بود، و سهوش تا آخر نماز رفته‌ بود، نمازش صحیح است و اما اگر در وسط نماز فهمید تا زمانی که بپوشاند، عمداً موها پیدا بوده و نماز باطل است.

 

مسئله 13:

یجب الستر من جمیع الجوانب بحیث لو كان هناك ناظر لم یرها إلا من جهة التحت فلا یجب، ...

مثلاً عورتین مرد باید از اول نماز تا آخر نماز پوشیده باشد، اما اگر روی سنگ شفافی نماز می‌خواند و عورتین پیداست، ایشان می‌فرمایند طوری نیست. آنچه باید بپوشاند اینست که از اطراف پوشیده باشد اما اگر از روی زمین پیدا باشد، مانعی ندارد.

علی الظاهر باید بگوییم ناظر محترمی باشد یا نباشد، مرد باید عورتین خود را بپوشاند. یا اگر در تاریکی باشد و هیچکس نبیند، مثلاً اطاق تاریک است و دختر یا پسرش در اطاقند و این برهنه نماز بخواند، نمازش باطل است. و اما اگر ممیز او را نمی‌بیند اما اگر خودش بخواهد ببیند طوری نیست. مثل اینکه لخت است و عورتین پیداست اما پوشانده است. اگر خودش بخواهد ببیند طوری نیست اما اگر دیگران نمی‌بینند، نمازش درست است. در اینجا نیز همین را فرمودند و علی الظاهر هم خلاف سیره است و هم خلاف گفتۀ فقهاست و هم خلاف روایات اهل بیت است و نمی‌شود که زن سر برهنه نماز بخواند درحالی که هیچکس هم نمی‌بیند و یا اطاق تاریک است و هیچکس او را نمی‌بیند. مسلّماً نمازش باطل است. بنابراین «یجب ستر بدنها کلّها»، خواه ناظر محترم باشد یا نباشد و خواه خودش بتواند ببیند یا نتواند ببیند و خواه دیگران نبینند و خودش بتواند ببیند. درهرحال عورتین مرد و موهای زن باید پوشیده باشد ولو اینکه هیچکس نباشد. لذا ناظر محترم هیچ دخالتی در مسئلۀ ما ندارد. راجع به عورتین همین است و راجع به بدن خانم نیز همین است، خواه کسی باشد یا کسی نباشد، مرد اگر بخواهد نماز بخواند باید لاأقل عورتینش پوشیده باشد ولو در شب باشد و هیچکس هم نباشد. و اگر برهنه نماز بخواند و زن با سر باز نماز بخواند، نمازش باطل است. بنابراین آنچه مناط است، وجوب ستر است، «یجب ستر العورتین» خواه کسی باشد یا نباشد. یا «یجب ستر البدن من المر‌أة»، خواه کسی باشد یا کسی نباشد. لذا این فرمایش مرحوم سید که می‌فرمایند:‌«یجب الستر من جمیع الجوانب بحیث لو كان هناك ناظر لم یرها إلا من جهة التحت فلا یجب»، دائرمدار دیدن یا ندیدن کسی نیست و به هرحال اگر عورتین مرد پیدا باشد نماز باطل است و اگر موهای زن پیدا باشد، نمازش باطل است.

 

مسئله 14:

هل یجب السترعن نفسه بمعنى أن یكون بحیث لا یرى نفسه أیضاأم المدار على الغیر قولان: الأحوط الأول، وإن كان الثانی لا یخلو عن قوة، فلو صلى فی ثوب واسع الجیب بحیث یرى عورة نفسه عند الركوع لم تبطل على ماذكرنا والأحوط البطلان، هذا إذا لم یكن بحیث قد یراها غیره أیضاً، وإلا فلا إشكال فی البطلان.

این مسئله نیز نظیر مسئلۀ قبل است و نمی‌دانیم چرا مرحوم سید در مسئله گیرند.

مسئله اینست که ستر عورتین از واجبات نماز است، خواه کسی ببیند یا کسی نبیند. یا پوشاندن سر از واجبات است، خواه کسی ببیند و یا کسی نبیند و آنکه می‌بیند محرم باشد یا نامحرم باشد.

بعد مثال می‌زنند. مثلاً‌ خانم با چادر نماز می‌خواند و سر تا پایش پوشیده است اما خودش می‌تواند عورتینش را ببیند. آیا این نماز صحیح است یا نه؟

می‌گوییم دائرمدار ستر عورتین است. اگر صدق ستر عورتین نمی‌کند، خواه برای خودش باشد یا دیگری، نماز باطل است و اما اگر صدق ستر عورتین می‌کند، نماز صحیح است، خواه خودش بتواند ببیند و یا نتواند ببیند. دائرمدار اینکه خود ببیند و نبیند در ستر واجب در صلاة نخوابیده است. خودش بتواند عورتینش را ببیند و کسی دیگر نمی‌تواند ببیند، باز نمازش صحیح نیست برای اینکه ستر عورتین واجب است و ستر عورتین در اینجا نیست. 

لذا مسئلۀ 14 نظیر مسئلۀ 13 است و ظاهراً تفاوتی با هم ندارد و هر دو از یک باب است و در هر دو باید بگوییم حرف مرحوم سید اشکال دارد.

و صلّی الله علی محمد و آل محمد