جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: اجتماع امر و نهی
    موضوع درس:
    شماره درس: 144
    تاريخ درس: ۱۳۸۲/۱۰/۹

    متن درس:

     اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو.ا قولی.

    یک مطلبی که درکفایه آمده است و خیلی هم بحث روی آن شده است این است که مجوّزی دلیل آورده است به این که اقوی دلیل شیء وقوع شیء است و ما در اسلام اجتماع احکام خمسه زیاد داریم مثل نماز در حمام مکروه است خب این همان مثل نمازدر دار غصبی حرام است یا نماز خواندن در مسجد مستحب است گفتند عبادات در امکنه‌ی مکروهه در ازمنه‌ی مکروهه یا عبادات در ازمنه‌ی مستحبه در امکنه‌ی مستحبه زیاد داریم خب همین طوری که آن جا مسلم است جایز است پس نماز در دار غصبی هم مسلم است جایزاست مجوّزی مثلا مثل صاحب قوانین خیلی دل بسته‌اند‌ به این یکی از بحث هایی که در قوانین زیاد روی آن تاکید شده است همین اجتماع امر و نهی است و مرحوم صاحب قوانین مجوّزی هستند دو تا دلیل هم دارند که دو تا دلیل‌اش‌ را مرحوم آخوند مقید بودند بیاورند در کفایه دلیل اول شان همین اقوی دلیل شیء وقوع شیء امتناعی هم برای رد مرحوم صاحب قوانین خیلی حرف زده است اما نشده راستی دلیل عرف پسند ظاهر الصلاح ولی مثل بعضی ظاهر الصلاح ها که باطن آنها خراب است خب گفتند چه فرقی می‌کند بین نماز در حمام که می‌گوید: لا تُصَّل فی الحمام این هم می‌گوید: لاتُصَّل فی المکان الغصبی یا چه فرقی می‌کند بین صَل و صَلِّ فی المسجد با این جا می‌فرماید: صَلِّ و لاتغصب بین احکام خمسه تضاد است و اگر بین واجب و مکروه بین مستحب و مکروه بین واجب و مستحب توانستیم جمع بکنیم معلوم است بین واجب و حرام هم می‌توانیم جمع بکنیم امر موجه به جهتین به یک جهت مامور به است. به یک جهت منهی عنه است این حرف صاحب قوانین که گفتم: به حسب ظاهر دل پسند هم هست و این حرف ها راجع به همین که ما مانعیندارد مجوّزی بشویم و بگوییم نماز در دار غصب باطل نیست اما مبغوض است ولی مبغوض من جهه مثل نماز در قبرستان و نماز در دار غصبی خب نماز در دار غصبی یک‌اش‌ حرام است می‌گوید: لاتغصب می‌گوید لاتُصل فی الدار الغصبی در آن جا هم می‌گوید: لاتُصل فی الحمام، پس بنابراین اقوی دلیل شیء وقوع شیء است حرف صاحب قوانین هم که مرحوم آخوند نقل می‌کنند نمی‌توانند رد بکنند گفته بنای عرف مرحوم صاحب قوانین فرموده اند: که اگر کسی نماز در دار غصبی انجام داد این هم مبغوض است هم محبوب و معنون به دو عنوان است و عرفاً می‌گویند این نماز صحیح است کتک‌اش‌ هم باید بخورد که گفتم استاد بزرگوار ما مرحوم آقای بروجردی می‌فرمودند: ابدع بدیهیات است عرفا این که اگر کسی خیاطت کرد برای مولی در خانه‌ای‌ که گفته تو این خانه نرو و این رفت و خیاطت کرد کتک می‌خورد چرا رفتی در این خانه، هم خوشحال است برای این که قباش دوخته شده است اگر هم بنا است پول بدهد پول به او می‌دهد. اگر کسی این صل و لاتغصب را جزئی‌اش‌ کرد آن وقت بحث ما است یعنی رفت تو خانه‌ی غصبی خواست نماز بخواند این جزئی است به او می‌گویند صل و لا تغصب و اما یک جا کلی نمی‌شود پیدا کرد اجتماع امر و نهی حتما همین که گفتم این است که یک شیء معنون به عنوانین، عنوانین یعنی کلیین نمی‌شود که امر بیاید روی جزئی یک شیء معنون به عنوانین من جهه محبوب باش دمن جهه مبغوض باشد آن شیء جزئی است معنون. شما یک جا پیدا بکنید آن شیء کلی باشد و الا بحث ما مسلم این است که اگر ما امر داشته باشیم لاتغصب این ها با هم اصطکاک ندارد. دو تا عنوان است با هم اصطکاک ندارد.  حالا اگر یک معنون پیدا کردیم که این دو تا عنوان برای این معنون را مرحوم آخوند مرحوم نائینی می‌فرمایند کما این که بحث ما جزئی هست کلی هم می‌تواند باشد جزئی می‌تواند باشد همه جا کلی می‌تواند باشد همه جا، کلی می‌تواند باشد هیچ جا، برای این که کلی اصلاً ماتی به نمی‌شود باشد، و بحث اجتماع امر و نهی بحث ماتی به است نه بحث مامور به اگر مکلف به سوء اختیارش دو تا عنوان را دریک جا جمع کرد یعنی ماتی به‌اش‌ هم غصب شد هم صلاه این صحیح است یا نه؟ ماتی به یعنی جزئی یعنی فعل من. علی کل حالٍ این که مرحوم آخوند می‌فرمایند: بحث ما چنان چه در جزئیات می‌آید یعنی در ماتی به، در کلیات هم می‌آید یعنی در مامور به این را جایی نتوانستیم پیدا بکنیم نمی‌شود هم پیدا کرد خب حالا بالاخره آن حرف عرفی مرحوم صاحب قوانین حرف خوبی است مرحوم آخوند هم این طرف و آن طرف می‌زنند اینجا ردش کنند نمی‌توانند می‌فرمایند شما می‌گویید عرفیت دارد ما می‌گوییم عرفیت ندارد بلکه عرف نماز در خانه‌ی غصبی را مبغوض می‌داند محبوب نمی‌داند ادعا می‌کنند دیگر و عرف را با ادعاشان دلیل می‌شود عین مدعا می‌فرماید ما امتناعی هستیم می‌گوییم عرف بنابراین آن حرفی که شاگردشان آقای بروجردی یم فرمایند ابدع بدیهیات است ایشان می‌فرمایند نه ابدع بدیهیات است که اگر همان در واجب توصلی اشت دوختی جامه را در خانه‌ی غصبی این مبغوض است نه محبوب خب و اما این بحث خیلی اقوی دلیل شیء وقوع شیء مرحوم آخوند رضوان الله تعالی علیه آن بحث اجتماع امر و نهی در عامین من وجه است و مثال هایی که شما زدید همه‌اش‌ عام و خاص مطلق است صل و لاتصل فی الحمام این عام و خاص مطلق است جمع بین عام و خاص مطلق را چه طوری بکنیم؟ ببینیم عرف چه کرده است صل و صل فی المسجد آن عام و خاص مطلق است بحث ما چی است صل و لاتغصب یک جا غصب است صلاه نیست یک جا صلاه است غصب نیست یک جا صلاه است غصب نیست یک جا هم صلاه است هم غصب این جا بحث ما است و اما اگر بحث عام و خاص شد خب حمل عام بر خاص می‌کنند. اگر بحث عام و خاص شد آن جاهایی که یقینی است که عبارت صحیح است مثل نماز در حمام تصرف در هیئت می‌کنند. مثل اکرم و لاتکرم زیداً اکرم العلما و لاتکرم زیداً خب چکار می‌کنید این جا را و اگر از اکرم العلما و لاتکرم زیداً فهمیدیم این و لاتکرم زیداً را مولی نمی‌خواهد خب استثناء می‌کنیم اگر هم فهمیدیم نه علی سبیل الکراهه نمی‌خواهد تصرف در هیئت می‌کنیم، می‌گوییم لاتکرم زیداً‌ای‌ مکروهاً یا تصرف در ماده می‌کنیم یا تصرف در هیئت می‌کنیم بالاخره در عام و خاص جمع عرفی دارد یا تصرف در ماده یا تصرف در هیئت و اما بحث عامین من وجه تعارض است جمع ندارد و حالا مثل صل و لاتغصب این آقا آورده است تو نماز در دار غصبی چه کنیم. نه صل برای مان می‌تواند کار بکند نه لاتغصب می‌تواند برای مان کار بکند عموم این ها با هم می‌جنگد اصلاً این جاها عموم و این ها هم نیست صل می‌گوید من کاری به این حرف ها ندارم لاتغصب هم می‌گوید من کاری به این حرف ها ندارم این ماتی به ما هم نماز است و هم غصب چه باید بکنیم، چه ربطی دارد به نماز در حمام که می‌دانیم مکروه است یعنی شارع مقدس فرموده همه جا نماز بخوان و فرموده در حمام نماز نخوان نمی‌دانم رو قبرستان نماز نخوان حالا اگر بدانیم نهی واقعی است استثناء‌می زنیم اگر بدانیم نهی تنزیهی است تصرف در هیئت می‌کنیم، چنان چه این طور فهمیدیم از روایات جمع می‌شود بین دو تا دلیل که به قول مرحوم آخوند جمله‌ی عالی می‌فرمایند:‌ این طور نهی ها ارشاد است این لاتصل در قبرستان ارشاد است یعنی نیاور که حزازه دارد یا صل فی المسجد بیاور این نماز را تو مسجد که مطلوبیت دارد به عبارت دیگر صل فی المسجد و لاتصل فی الحمام ارشاد به فرد مطلوب یا فردی که دارای بغض فی الجمله دارد ولی بالاخره آن که مرحوم آخوند می‌فرمایند: علی می‌فرمایند این است که بحث ما در عامین من وجه است آن جاها است که اجتماع امر و نهی متحقق می‌شود مثال های شما در عام و خاص مطلق است و عام و خاص مطلق ربطی به باب اجتماع امر و نهی ندارد آن عام ما حمل بر خاص می‌شود آن وقت که حمل بر خاص شد‌ی اخاص ازعام بیرون می‌رود‌ی اتصرف در هیئت می‌کنیم حمل بر کراهت می‌کنیم خب این هم این بحث خیلی مفصل اما با دو سه کلمه مرحوم آخوند در کفایه علی فرمودند.

    استاد بزرگوار ما آقای بروجردی ره وقتی که بحث اجتماع امر و نهی را تمام‌اش‌ کردند به همین قاعده‌ای‌ که سابقا عرض کردم که ما مجوّزی هستیم دراصل بحث. با قطع نظر از چیزهای دیگرو اجتماع امر و نهی از ابدع بدیهیات است و مانعی ندارد شیء واحد معنون بشود. به دو عنوان از یک عنوان محبوب باشد از یم عنوان مبغوض باشد اما بعد از آن می‌فرماید: ما نماز در دار غصبی را باطل می‌دانیم خب اگر اجتماع امر و نهی از ابدع بدیهیات است چرا باطل می‌دانید؟ می‌فرماید: در تعبدیات و توصلیات فرق دارد. توصلیات احتیاج به قصد قربت ندارد شما قصد ریا هم می‌کنید قبا را می‌خواهی آب بکشی ریاءً آب می‌کشی خب آب کشیده می‌شود آن قبا را آن می‌خواهد بدوزد می‌دوزد ولو درخانه‌ی غصبی توصلیات احتیاج به قصد قربت ندارد بلکه اگر قصد ریا هم باشد اشکال ندارد اما در تعبدیات امتثال است قربه الی الله و چیزی که مبعد مولی است منهی عنه مولی است چه طور می‌تواند مقرب باشد و این نماز در دار غصبی الان نهی دارد می‌گوید که لاتغصب این دارد با گفتارش با کردارش با ماندن در خانه‌اش‌ همه دارد بغض مولی را ادامه می‌دهد حالا ما بگوییم که نماز مبغوض به جا می‌آورم قربه الی الله نمی‌شود می‌فرمودند مبعد است چیزی که مبعد است نمی‌تواند مقرب باشد. بعضی از بزرگان در حاشیه عروه در حواشی که راجع به عروه دارند آنها هم اشاره به این حرف کرده‌اند‌ که مبعد نمی‌تواند مقرب باشد و آقای بروجردی می‌فرمودند این هم که موجه به جهتین است نمی‌تواند آن جهت این را مقرب‌اش‌ بکند بله موجه به جهتین است این یکی‌اش‌ صلاه است من حیث انه صلاه محبوب است  من جهه است این یکی‌اش‌ صلاه است من حیث انه صلاه محبوب صلاه محبوب نیست چیزی که مبغوض باشد نمی‌تواند محبوب باشد. آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه روی این خیلی پافشاری داشتند و بعضی اوقات که آقای آقای بروجردی یک چیزی را ما قبول نمی‌کردیم شاگردها قبول نمی‌کردند تکرار می‌کردند یادم نمی‌رود در قاعده تجاوز هفده روز ایشان تکرار می‌کردند این جا هم همین گونه بود مرتب این لفظ این که مبعد است مقرب نمی‌تواند باشد چه طور می‌تواند غصب انسان را در ساحت مقدس ربوبی به مقام قرب برساند چه طور می‌تواند گناه انسان را به مقام مقرب برساند این راهی تکرار می‌کردند.

    خب یک اشکال به ایشان هست راجع به ضمائم چه می‌فرمایند تو نماز تا آخر نماز یک زنی در مقابل‌اش‌ است نگاه به این زن می‌کند این نماز صحیح است یا باطل؟ بد آدمی است انصافاً در محضر خدا هم هست. اما خود آقای بروجردی می‌فرمایند نماز صحیح است لذا دل پیش این زن است زبان با خدا است انصافاً نمازهای ما کدام یک از نمازهای ما دل با خدا است زبان با خدا، زبان با خدا است دل با خدا نیست، حالا به قول آقای بروجردی یک وقت می‌فرمودند که مثل طلبه دل‌اش‌ در مطالعه است مثل بازاری دل‌اش‌ در بازار. علی کل حال از اول که می‌گوید: بسم الله الرحمن الرحیم تا آن وقتی که می‌گوید السلام علیکم و رحمه الله دل‌اش‌ با غیرخدا است خیلی کم پیدا می‌شود که حتی الله اکبرش هم خدا باشد هر چه تو ضمائم گفتید ما هم تو آن ذاتیاتش می‌گوییم. می‌گوییم آن مبعد است مقرب نمی‌تواند باشد آن هم مبعد است مقرب نمی‌تواند باشد اگر فرمودید من جهه می‌شود یعنی من حیث انه گفتار با خدا کفایت می‌کند ما هم می‌گوییم آن جا من حیث انه صلاه کفایت می‌کند.

    روایت داریم که نماز قبول می‌شود به اندازه حضور قلب لذا آن آقا نماز را می‌خواند می‌پرید آن طرف می‌گفت می‌ترسم نماز بخورد تو سرم نماز به اندازه حضور قلب اگر یک الله اکبرش با حضور قلب است آن قبول می‌شود. اگر رکعت اول‌اش‌ حضور قلب است آن قبل می‌شود و اگر هیچی حضور قلب نیست هیچی قبول نمی‌شود. اگر همه‌اش‌ حضور قلب است همه‌اش‌ قبول می‌شود قبول غیر از صحت است همین را به استاد بزرگوارمان آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه عرض می‌کنیم که آقا شما رفتید تو قبول و تو مقام قربی که خودتان دارید که انصافاً آقای بروجردی یک مقام قرب بالایی داشتند و می‌دیدند نماز در دار غصبی به ساحت مقدس خدا نمی‌خورد اما این صحیح است یا نه؟ شما یک حرف دارید تو عرفان و اخلاق و مقام قرب یک حرف هم داریم تو مقام فقه و صحت و امثال این ها. وقتی که این ها با هم تفاوت داشته باشد ما هم می‌گوییم این نماز حزازه دارد بله اما این نمازی که حزازه دارد چرا نتواند صحیح باشد از همین جهت ما می‌گوییم شیء واحد.

    به قول استاد بزرگوار ما آقای داماد می‌فرمودند نیم ساعت رفت تو حوض غسل هم نکرد یا این که نیم ساعت تو حوض بود غسل هم کرد پیش عرف این محبوب تر است خیلی خوب یا یک چیزی درآورد رفت تو حوض انگشتر شما را هم درآورد این ها معلوم است خیلی تفاوت دارد بقول آقای داماد می‌گفتند قصد قربت می‌کند با همان که محبوب مولی است اگر هم نبود این تصرف در غصب را می‌کرد این خلاصه حرف است حالا بحث روز شنبه که بحث دامنه داری است بحث عالی هم هست این است کسی رفت تو خانه‌ی غصبی حالا می‌خواهد برگردد خب باید برگردد این خروج از دار غصبی واجب است؟ یا حرام است؟ یا هیچ کدام هفت هشت تا قول در این مساله هست این را مطالعه کنید تا شنبه ان شاء الله.

    وصلي الله علی محمد و آل محمد.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365